شاعر : حسین غلامی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل
آسـمان تـشـنه،اشکها جاری چـشمها شور و زخـمها کاری
دربـیـابـان خشک و سـوزانی مـاهـی تـشـنـه در بـغـل داری
دست وپا میزند نگـاه فـرات آه بــاران، چـرا نـمـیبـاری؟!
کـودکـی تـشـنـه بـاشـدامـاتـو دست راروی دست بگذاری؟!
تـشـنـگـی،دلـهـره،پـریـشـانی یک زن و اینهـمه گرفـتاری
بـــه فـــدای دلپـــریــشــانـت این تویی که در اوج ناچـاری
مـیروی مـثـل مــادرمـوسـی کـودکـت رابه نـیـل بـسـپاری
دل بهدریا زدهاست چشمانت مــیکـنــی بـــازآبــــروداری
آه بـانـو،چـقـدر دشـوار اسـت درخودت گـریه رانگهـداری
آیتالکـرسیاست روی لـبت در دلـت حـرفهای بـسـیاری "وَمِنَ الـماءِ کُـلُّ شَیءٍ حَـیّ" که حسین است زندگی...آری